ثناجونثناجون، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

ثنا جون

تولد سه سالگی

دختر عزیزم سه سالش تموم شد و وارد چهارسالگی شد . روز تولدت ٤/١١/٩١ بعداز ظهر که من و بابا از سرکار برگشتیم با خاله ها و مامانی رفتیم برای جشن تولدت کمی خرید کردیم و بعد یه کیک کوچیک گرفتیم و رفتیم خونه مامانی. دایی احسان و بابایی دیر برگشتن خونه وقتی که آمدن یه تولد کوچولو گرفتیم تو هم کلی ذوق کردی . اما جشن تولد اصلی روز سه شنبه ١٠/١١/٩١ روز تولد حضرت محمد(ص) گرفتیم. امسال هم مثل سالهای قبل خاله ها و مامانی از شب قبل آمدن کمک و هم توی تزئین خونه و هم پختن غذا ها کمک کردن دستشون درد نکنه ایشاا... عروسی خاله ها و دایی جبران کنیم . تولد امسال به خواسته خودت مینی موسی بود یه پیراهن قرمز با خالهای سفید و یه تل با ...
24 بهمن 1391

بدون عنوان

بالاخره بعد از مدتها موفق شدم بیام و مطلب جدید برای وبلاگ دخملم بذارم چند وقت پیش آخرای آبان یا اوایل آذر بود که تو رو بردیم طرحی که برای سنجش بینایی بچه ها میذارن آنجا بعد از معاینه چشمات با دستگاه گفتن که باید ببریمت دکتر یه آدرس دادن وقتی بردیمت دکتر گفت که چشمای خوشگلت هم ضعیف و هم تنبلی داره من و بابا کلی نگران شدیم دکتر میگفت شماره چشم چپت 2.5 و باید حتماً عینک بزنی همون روز عینک هم برات سفارش دادیم اما وقتی آمدیم خونه پشیمون شدیم و بابا رفت سفارشو پس گرفت دوباره چند تا دکتر بردیمت که از دو تا دکتر عمو حبیب برامون وقت گرفت و یکی دیگرو عمه زهرا دست هر دوشون درد نکنه و هر سه دکتر گفتن که چیز خاصی نیست و چشمای نازت ضعیف هست ...
12 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثنا جون می باشد